قودوسلغتنامه دهخداقودوس . [ ] (معرب ، اِ) قومانوس . قوردووسیوس . قوریدالیس فربیون است . (فهرست مخزن الادویه ).
کادوسلغتنامه دهخداکادوس . (اِخ ) مصحف یا یونانی شده ٔ تالوش که در قرون بعد طالش یا (تالش ) شده است . (ایران باستان ص 1129، 1130، 1389). قومی که در زمان باستان بس انبوه بودند ودر کوهستان شمالی
قادوسلغتنامه دهخداقادوس . (ع اِ) باتروس . پرنده ای است دریائی که صنفی از آن در جزائر اقیانوس ساکن زندگی میکنند و از بزرگترین پرندگان دریائی بشمار می آیند. طول دو بال آن رویهم رفته گاهی از ده قدم تجاوز میکند. (الموسوعة العربیة ص 570).
قادوسلغتنامه دهخداقادوس . (ع اِ) ظرفی که در آن گندم و جو و دانه های دیگر ریزند برای آسیا کردن و عامه آن را کور نامند. || ظرفی که به وسیله ٔ آن آب را از جوی ها بالا آورند. ج ، قوادیس . (المنجد).