قالینلغتنامه دهخداقالین . (اِ) قالی . قالیچه . (غیاث اللغات ) : مرد ره را بوریا قالین بودباز خشتش زیر سربالین بود.خواجه عبداﷲ انصاری (کنزالسالکین ).
قَالِينَفرهنگ واژگان قرآندشمنان ( عبارت "إِنِّي لِعَمَلِکُم مِّنَ ﭐلْقَالِينَ" يعني : يقیناً من عمل شما را دشمن ميدارم)
قائلین به خلالغتنامه دهخداقائلین به خلأ. [ ءِ ن ِ ب ِ خ َ ل َءْ ] (اِ مرکب ) کسانی که عقیده به وجود خلأ دارند.
ناوسیةلغتنامه دهخداناوسیة. [ وُ سی ی َ ] (اِخ ) قائلین به غیبت امام جعفر صادق بن محمد الباقر. رجوع به ناووسیه شود.
تناسخیهلغتنامه دهخداتناسخیه . [ ت َ س ُ خی ی َ ] (اِخ ) قائلین به تناسخ . فرقه ای که معتقد به تناسخ باشند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به تناسخ و تناسخی شود.
روحانیةلغتنامه دهخداروحانیة. [ نی ی َ ] (ع ص نسبی ) مؤنث روحانی . ج ، روحانیات . || (مص جعلی ، اِمص ) مذهب قائلین به غیرمادی بودن نفس . (از المنجد). و رجوع به روحانیت شود.