لااحصیلغتنامه دهخدالااحصی . [ اُ ] (ع جمله ٔ فعلیه ) (از: حرف لا و صیغه ٔ متکلم وحده ٔ احصی ) به معنی شمار نکنم . و اشارت است به حدیث نبوی ص : لااُحصی ثناء علیک انت کما اثنیت علی نفسک ؛ یعنی شمار نتوانم کرد صفات را بر تو، آنی که خود صفت کردی ذات خود را : که خاصان در
لایحصیلغتنامه دهخدالایحصی . [ ی ُ صا ] (ع ص مرکب ) (از: لا + یحصی ) بیشمار. که بشمار نیاید. رجوع به لاتحصی و هم رجوع به لاتعد و لاتحصی شود.
لواسیلغتنامه دهخدالواسی . [ ل َ ] (اِخ ) شهر ویرانی به فیوم و آن شهری باشد بلاشک که بدانجا مسجدی از موسی بن عمران (ع ) است و هم آلتی که بدان چشمه فیوم را یوسف صدیق اندازه کرد. (از معجم البلدان ).
طاهر مقدسیلغتنامه دهخداطاهر مقدسی . [ هَِ رِ م َ دِ / م ُ ق َدْ دَ ] (اِخ ) از طبقه ٔ ثالثه است از بزرگان مشایخ شام ، و قدمای ایشان . ذوالنون مصری را دیده ، و با یحیی جلا صحبت داشته ، عالم بوده . گویند شبلی وی را حبرالشام خواندی . طاهر مقدسی گوید: ذوالنون مرا گفت :