ترجمه مقاله

لابد

lābod[d]

۱. از روی ناچاری؛ به‌ناچار.
۲. (صفت) ناچار؛ ناگزیر.

لاعلاج، ناچار، ناگزیر، هرآینگی

ترجمه مقاله