ترجمه مقاله

لام

lām

خطی به‌صورت «ل» که با اسپند سوخته، مشک، عنبر، یا لاجورد برای دفع چشم‌زخم بر پیشانی و بناگوش اطفال می‌کشند؛ لامچه: ◻︎ ای حروف آفرینش را کمال تو الف / وآنگهش از لاجورد سرمدی بر چهره لام (انوری: ۳۲۲).

۱. خمیده، منحنی
۲. تزویر، حیله، مکر
۳. تکبر، خودشتایی، ناز
۴. آرایش، زیب، زیور
۵. تیغ، خار، شوک
۶. پشمینه، ژنده
۷. کمربند، میانبند
۸. درع، زره

ترجمه مقاله