ترجمه مقاله

لانه

lāne

۱. بیکاره؛ تنبل: ◻︎ کنون جویی همی حیلت که گشتی سست و بی‌طاقت / تو را دیدم به برنایی فسار‌آهخته و لانه (کسائی: ۵۸).
۲. بی‌قید.

۱. آشیانه، آشیان، سوراخ، عریش، کاشانه، کنام
۲. شان، کندو
۳. بیکاره، تنآسا، تنبل، کاهل

ترجمه مقاله