لبادهلغتنامه دهخدالباده . [ ل َب ْ با دَ / دِ ] (اِ) قسمی جامه ٔ مردانه ٔ دراز که روی دیگر جامه ها پوشند. لَبّاد که جامه ٔبارانی باشد. (برهان ): لباده ٔ برک . لباده ٔ ماهوت .
لبادهلغتنامه دهخدالباده .[ ل ُب ْ با دَ / دِ / ل ُ دَ / دَ ] (اِ) چوبی که بر گردن گاو قلبه و گاو گردون گذارند. لُباد. (برهان ). چوبی که بر گردن گاو نهندتا ارابه و گردونه را بکشد. (آنندراج ) <s
لبادهفرهنگ فارسی معین(لَ بّ دِ) [ ع . ] (اِ.) بارانی ، بالاپوش بلند. (لباده در اصل به معنی بارانی نمدین است نظیر پوشش مخصوص شبانان و ساربانان که «نمدی » می گویند).
لبادةلغتنامه دهخدالبادة. [ ل ُب ْبا دَ ] (ع اِ) بارانی نمدین . (منتهی الارب ). جامه ٔ نمدین . نمد قبا. قباء نمد. جامه ٔ بارانی . لباس نمدین . بالاپوش که در باران پوشند. ج ، لبادات : بر سر عصابه ٔ زر رومی کند همی در بر لباده ای ز زبرجد کند همی . <p class="aut
لبادیلغتنامه دهخدالبادی . [ ل َب ْ با دی ی ] (ص نسبی ) منسوب است به سکة اللبادین که محلتی است به سمرقند و کوی نمدگرانش خوانند. (سمعانی ).