لثغهفرهنگ فارسی معین(لُ غَ یا غِ) [ ع . لثغة ] (مص ل .) گرفتن زبان و شکستگی آن به طوری که حرف سین را ثاء یا راء را غین گویند و مانند آن .
لثغةلغتنامه دهخدالثغة. [ ل ُ غ َ ] (ع اِمص ) گرفتن زبان یا شکستگی زبان که حرف سین را ثاء گفتن یا راء را غین یا لام و سین را ثاء و گاف را جیم یا حرفی را بجای حرفی دیگر گویند یا نیکو برداشته ناشدن زبان جهت گرانی . (منتهی الارب ). صاحب ذخیره ٔ خوارزمشاهی گوید: لثغة، چنان باشد که حرفهاء چون سین و
لثغةدیکشنری عربی به فارسینوک زباني صحبت کردن , شل وسرزباني تلفظ کردن , شلي زبان , گچ , خمير مخصوص اندود ديوار و سقف , ديوار را با گچ و ساروج اندود کردن , گچ زدن , گچ ماليدن , ضماد انداختن , مشمع انداختن روي
لثغاءلغتنامه دهخدالثغاء. [ ل َ ] (ع ص ) تأنیث ِ الثغ. زن که در زبانش لثغة و شکستگی باشد. (منتهی الارب ).