ترجمه مقاله

لمس

lams

دست مالیدن به چیزی؛ سودن؛ بساویدن.
⟨ لمس کردن: (مصدر متعدی) چیزی را با دست بسودن؛ دست مالیدن.

۱. تماس، سودن
۲. بیحس، فلج، مفلوج
۳. سست، نرم

ترجمه مقاله