لغتنامه دهخدا
پهلودار. [ پ َ ] (نف مرکب ) دارنده ٔ پهلو. || چرب پهلو. || که بکسان و نزدیکان و چاکران خود نعمت و مال رساند. که نوکران او از او بسیار منتفعشوند. منفعت رسان . (برهان ). سودرسان . نافع. کریم و جوانمرد. (آنندراج ): آقائی پهلودار؛ که نفع او بچاکران و نزدیکان برسد. که بزیردستان خو