لینیتلغتنامه دهخدالینیت . (فرانسوی ، اِ) از اقسام سنگهای زغالی نارس است . رنگ آن سیاه یا تیره و الیافش شبیه به زغال چوب میباشد. با شعله ٔ بلند ودودی غلیظ می سوزد. دارای 55 تا 75 درصد زغال است .
لینیتفرهنگ فارسی عمیدنوعی زغال زرد یا قهوهای ناخالص که در معادن، بهصورت طبقهطبقه یافت میشود و در هنگام سوختن شعلۀ دراز و دود غلیظ از آن برمیخیزد.
لنتلغتنامه دهخدالنت . [ ل ِ ] (روسی یا انگلیسی ، اِ) نواری چسبان که بر دو سر سیم برق که برهم نهاده و پیوسته باشند پیچند پوشش را یا فیبری که در اتومبیل میان صفحات مختلفه ٔ فلزی یا گرداگرد صفحات فلزی قرار دهند جلوگیری از اتصال را. یا نواری از پارچه ٔ زفت که در اتومبیل ها در محل اتصال دو فلزکوب
شبهفرهنگ فارسی معین(شَ بَ یا بِ) [ معر. ] (اِ.) نوعی سنگ و آن گونه ای لینیت است که در نتیجة تراکم ذرات کربن و تغییرات شیمیایی نسبتاً سخت شده و رنگ سیاه براقی دارد و در جواهر - سازی مصرف می شود.
کهربافرهنگ فارسی عمید۱. صمغی زردرنگ، فسیلی، و از دستۀ هیدروکربنها که به دلیل وجود الکتریسیتۀ ساکن کاه را جذب میکند و مصرف تزیینی دارد.۲. (صفت) [قدیمی] زردرنگ.⟨ کهربای سیاه: (زمینشناسی) زغالی سخت و براق از اقسام لینیت که بهآسانی قبول جلا و صیقل میکند و در جواهرسازی به کار میرود.
شبهلغتنامه دهخداشبه . [ ش َ ب َ / ب ِ ] (اِ) شوه . شبق . معربش سبج . سنگی باشد سیاه و براق و در نرمی و سبکی همچو کاه ربا است و آن دو بابت میشود یکی آن است که از دشت قبچاق آورند و آن آبی است که به مرور ایام بسته میشود و دیگری کانی باشد که از گیلان آورند. طبیع
صربستانلغتنامه دهخداصربستان . [ ص ِ ب ِ ] (اِخ ) صربیه . و بزبان صرب سربیا یکی از دول کوچک شبه جزیره ٔ بالکان و از کشورهای قدیم اروپای وسطی واقع در ساحل راست دانوب است ؛ مساحت آن 87000 هزار گز مربع و نفوس آن 5000000 تن می باشد و