لغتنامه دهخدا
هائج . [ ءِ ] (ع ص ) گشن تیزشده به گشنی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). گشن مایل به گشنی . || شیر مست . (ناظم الاطباء). || (اِ) باد خانه برانداز : و اگر در نواحی چین نکباء نکبتی هائج می گردد غبار غوغاء آن باز سر و ریش اهل کرمان می آورد. (المضاف الی بدایع