آزمون مارشالMarshall testواژههای مصوب فرهنگستانروشی برای واپایش طراحی و ساخت مخلوط آسفالت که معیار بودن پایداری و فضاهای خالی و طول عمر آن را تضمین میکند
مرشاللغتنامه دهخدامرشال . [ م َ ] (فرانسوی ، اِ) مارشال . سردار یک دسته ٔ بزرگ از سپاه . (ناظم الاطباء).
مرساللغتنامه دهخدامرسال . [ م ِ ] (ع ص ) تیر کوتاه . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). تیر ناوک . (دهار). || ناقة مرسال ؛ شتر ماده ٔ نرم رو. ج ، مَراسیل . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || گویند لایکون الفتی مرسالا؛ یعنی جوان فرستنده ٔ لقمه به گلوی خود نیست ، و یا فرستنده ٔ شاخه نیست برای آ
مرسللغتنامه دهخدامرسل . [ م ُ س ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از ارسال در تمامی معانی . رجوع به ارسال شود. || پیغام فرستنده و ارسال کننده . (ناظم الاطباء). فرستنده . گسیل دارنده : ما یفتح اﷲ للناس من رحمة فلا ممسک لها و مایمسک فلامرسل له من بعده و هوالعزیز الحکیم . (قرآن <span
آزمون مارشالMarshall testواژههای مصوب فرهنگستانروشی برای واپایش طراحی و ساخت مخلوط آسفالت که معیار بودن پایداری و فضاهای خالی و طول عمر آن را تضمین میکند
تابع تقاضای مارشالیMarshallian demand functionواژههای مصوب فرهنگستانتابع تقاضایی که در آن مصرفکنندگان به فراخور ثروت خود و قیمتهای بازار، با هدف بیشینه کردن مطلوبیت خویش (utility maximization)، کالاها و خدمات را خریداری میکنند
آزمون مارشالMarshall testواژههای مصوب فرهنگستانروشی برای واپایش طراحی و ساخت مخلوط آسفالت که معیار بودن پایداری و فضاهای خالی و طول عمر آن را تضمین میکند