ترجمه مقاله

مانند

mānand

۱. شبیه
۲. نظیر.
⟨ مانند‌ شدن: (مصدر متعدی) شبیه شدن.
⟨ مانند کردن: (مصدر متعدی) شبیه کردن؛ تشبیه.

۱. بسان، تالی، جفت، جور، شبه، شبیه، عدیل، قبیل، قرین، متماثل، مثابه، مثل، مشابه، نظیر، نمونه، همال، همانند، همتا
۲. تشبیه، مشابهت

ترجمه مقاله