مانکنلغتنامه دهخدامانکن . [ ک َ ] (فرانسوی ، اِ) پیکره ای به شکل انسان که از چوب و جز آن سازند و درخیاطخانه ها و مغازه های لباس فروشی نمونه های لباس را به معرض تماشا گذارند. (از لاروس ). || زن جوان و زیبااندامی که در خیاطخانه ها، نمونه های جدید لباس را پوشد و در معرض تماشا قرار دهد. (از لاروس
مانکنفرهنگ فارسی عمید۱. پیکرهای از انسان که برای نمایش لباس، در فروشگاههای لباس به کار میرود.۲. فردی شغلش پوشیدن لباسهای جدید و نمایش آن به خریداران است.۳. [عامیانه، مجاز] خوشاندام.
مانکنفرهنگ فارسی معین(کَ) [ فر. ] (اِ.) مجسمه ای به شکل انسان در فروشگاه ها که لباس را بر تن آن می کنند تا فرم و ریخت لباس بهتر دیده شود.
مانقانلغتنامه دهخدامانقان . [ ن َ ] (اِخ ) محله ای در قریه ٔ سنج از اعمال مرو. (از معجم البلدان ). محله ٔ بزرگی در قریه ٔ سنج است که از قراء مرو می باشد. (از الانساب سمعانی ).