ماهانهلغتنامه دهخداماهانه . [ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ، ق مرکب ) منسوب به ماه . (ناظم الاطباء). آنچه مربوط به وابسته و ماه باشد: مجله ٔ ماهانه (که هر ماه یکبار منتشر می شود).حقوق را ماهانه می پردازند. (فرهنگ فارسی معین ). هلال ، ماهانه کردن اجیر را. (منتهی الارب ).
ماهانهفرهنگ فارسی عمید۱. ویژگی امری که هر ماه اتفاق میافتد.۲. ویژگی حقوقی که در آخر هر ماه پرداخت شود.۳. (قید) در هر ماه.۴. = ماهنامه
ماهانهفرهنگ مترادف و متضاد۱. شهریه، ماهیانه، مستمری، مقرری ۲. ماهبهماه، هرماهه ≠ سالانه، روزانه، هفتگی
ماهانیهلغتنامه دهخداماهانیه . [ نی ی َ ] (اِخ ) گروهی از مرقونیه اند. در پاره ای از عقاید موافق و در برخی دیگر مخالف آنان هستند، از جمله در نکاح و ذبایح باهم اختلاف دارند. و گمان کنند معدل بین نور و ظلمت مسیح است . و از احوال آنها جز این آگاهی نداریم . (از الفهرست ابن الندیم ).
ماهگانهلغتنامه دهخداماهگانه . [ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) به معنی ماهانه است . ماهگانی . (آنندراج ). ماهگانی . ماهیانه و شهریه و مشاهره و ماهیانه ٔ سپاه . (ناظم الاطباء). و رجوع به ماهانه شود.
ماهیانهلغتنامه دهخداماهیانه . [ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ، اِ مرکب ) آنچه ماه در ماه در وجه مواجب و مقرری به کسی دهند همچو سالیانه که سال در سال میدهند. (برهان ) (آنندراج ). مشاهره . شهریه . آنچه ماه به ماه از مقرری و مواجب به کسی دهند. (ناظم الاطباء). آنچه در ماه بر
موهونةلغتنامه دهخداموهونة. [ م َ ن َ ] (ع ص ) مؤنث موهون . زن سست . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (آنندراج ). و رجوع به موهون شود.
ماهانه سرلغتنامه دهخداماهانه سر. [ ن َ / ن ِ س َ ] (اِخ ) قلعه ای است به مازندران که آن قلعه در دست حکام سادات زیدیه بودو امیر تیمور آن را تسخیر و تاراج نمود. (از انجمن آرا) (از آنندراج ). ناحیه ای نزدیک آمل که بعدها محل مستحکمی برای استقرار فرمانروایان خاندان مرع
بلیت ماهانهmonthly ticketواژههای مصوب فرهنگستاننوعی بلیت اعتباری که از تاریخ مشخصی به مدت یک ماه معتبر باشد
ماهانه سرلغتنامه دهخداماهانه سر. [ ن َ / ن ِ س َ ] (اِخ ) قلعه ای است به مازندران که آن قلعه در دست حکام سادات زیدیه بودو امیر تیمور آن را تسخیر و تاراج نمود. (از انجمن آرا) (از آنندراج ). ناحیه ای نزدیک آمل که بعدها محل مستحکمی برای استقرار فرمانروایان خاندان مرع
خدمات سهمیهبندی ماهانهquota restored monthlyواژههای مصوب فرهنگستانخدماتی که تعداد تماسها و زمان کل مکالمۀ هر مشترک را به میزان ثابتی در هر ماه محدود میکند
دمای بیشینۀ مطلق ماهانهabsolute monthly maximum temperatureواژههای مصوب فرهنگستانبالاترین دمای بیشینۀ روزانه یک ماه تقویمی در دورۀ مشخص چندینساله
دمای کمینۀ ماهانهmonthly minimum temperatureواژههای مصوب فرهنگستانپایینترین دمای ثبتشده در یک ماه تقویمی از یک سال معین
دمای کمینۀ مطلق ماهانهabsolute monthly minimum temperatureواژههای مصوب فرهنگستانپایینترین دمای کمینۀ روزانۀ یک ماه تقویمی در دورۀ مشخص چندینساله
بلیت ماهانهmonthly ticketواژههای مصوب فرهنگستاننوعی بلیت اعتباری که از تاریخ مشخصی به مدت یک ماه معتبر باشد