لغتنامه دهخدا
پشت ماهی . [ پ ُ ] (ص مرکب ) تسطیحی بطول که میان آن برجسته تر از دو طرف باشد. تسطیحی بصورت ِ پشت ماهی . خرپشته (خلاف مسطح ). || (اِ مرکب ) کنایه از شب است که بعربی لیل خوانند. (برهان قاطع) : سوادی که در وی سیاهی نبودوگر بود جز پشت ماهی نبود.<br