فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: عدد
ان، منضمات، متعلقات، ملحقات
اسباب، لوازم یدکی، لوازم [◄ وسیله، ابزار 630]
الحاقات، افزودهشدهها، پیوست، ضمیمه، الحاقیه، مایتعلقبه، متمم
صفت، صفت قائم بهذات، عارض
علائم، علامت
قراین، وجه
زمینه، پسزمینه
قمر، اَنِکس، اقمار
ملازمین، اصحاب، مرید، پیرو
همراه▼، همسر، صحابه، همنشین، مصاحب، مع