مبانیلغتنامه دهخدامبانی . [ م َ ] (ع اِ) جاهای بنا و این جمع مَبنی ̍ بمعنی جای است . (غیاث ) (آنندراج ). عمارتها و بناها و بنیانها و بنیادها و اساسها. (ناظم الاطباء). مبناها. شالوده ها : پند تو تبه گردد در فعل بد اوبر واره کژ آید چو بود کژ مبانیش . <p class=
مبانی موسیقیsolfeggio, solfègeواژههای مصوب فرهنگستاندروس بنیادی موسیقی مانند دیدخوانی و تربیت شنوایی و نتنویسی
مبانی موسیقیsolfeggio, solfègeواژههای مصوب فرهنگستاندروس بنیادی موسیقی مانند دیدخوانی و تربیت شنوایی و نتنویسی
مبانی موسیقیsolfeggio, solfègeواژههای مصوب فرهنگستاندروس بنیادی موسیقی مانند دیدخوانی و تربیت شنوایی و نتنویسی