ترجمه مقاله

متمثل

motamassel

۱. مثل‌آورنده.
۲. شبیه؛ مانند.
۳. آنچه به تصویر درآمده؛ متصور.

۱. ماننده، شبیه، مثل
۲. متصور، پنداشت
۳. شبیهشونده ≠ مقلد

ترجمه مقاله