باکتریهای متانسازmethane-forming bacteriaواژههای مصوب فرهنگستانگروهی از باکتریهای بیهوازی که با تجزیۀ بیهوازی اسیدهای آلی، گاز متان و دیاکسید کربن تولید میکنند
مخاطرة کلید متناصلی ـ متناصلیplaintext-plaintext compromiseواژههای مصوب فرهنگستانلو رفتن اطلاعات کلید که از تحلیل اطلاعات حاصل از رمزگذاری دو متن اصلی P1 و P2 با یک کلید حاصل میشود
مخاطرة کلید متناصلی ـ متنرمزplaintext-ciphertext compromiseواژههای مصوب فرهنگستانلو رفتن اطلاعات کلید با در اختیار داشتن یک زوجِ متناصلی و متنرمز متناظر با آن
مخاطرة کلید متنرمز ـ متنرمزciphertext-ciphertext compromiseواژههای مصوب فرهنگستانلو رفتن اطلاعات کلید که از تحلیل اطلاعات حاصل از رمزگذاری یک متن اصلی با دو کلید متفاوت حاصل میشود
کار اصطلاحشناسی متنبنیاد،واژهگزینی متنبنیادtext-oriented terminology workواژههای مصوب فرهنگستانبررسیهای مقدماتی اصطلاحات در بافتها و متون مشخص
متینلغتنامه دهخدامتین . [ م َ ] (اِخ ) نامی از نامهای خدای تعالی . (مهذب الاسماء). من اسمائه تعالی . (از محیطالمحیط). از نامهای خداوند تبارک و تعالی . (ناظم الاطباء).
متینلغتنامه دهخدامتین . [ م َ ] (اِخ ) یکی از اسماء رسول صلی اﷲ علیه و علی آله و سلم . (غیاث ) (آنندراج ).
متینلغتنامه دهخدامتین . [ م َ ] (ع ص ) درشت و استوار. (از منتهی الارب ). استوار. (دهار) (مهذب الاسماء). استوار و محکم . (آنندراج ) (غیاث ). محکم و استوار و سخت و درشت . (ناظم الاطباء).پخته کار. رزین . متقن . مبرم . مستحکم . سخت قوی . سخت نیرومند. استوار. صلب . سخت . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا
بامتانتلغتنامه دهخدابامتانت . [ م َ ن َ ] (ص مرکب ) (از: با + متانت ) که متانت دارد. که متین است . متین . رجوع به متانت و متین شود.