مجازیلغتنامه دهخدامجازی . [ م َ ] (ص نسبی ) منسوب به مجاز یعنی غیر حقیقی . (غیاث ) (آنندراج ). مأخوذ از تازی ، ضد حقیقی . (ناظم الاطباء). مقابل حقیقی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : آنچ آید از او ناید از دگر کس کی کار حقیقت بود مجازی . مسع
مجازیلغتنامه دهخدامجازی . [ م ُ ] (ع ص ) جزا دهنده . (غیاث ) (آنندراج ). پاداش دهنده . (ناظم الاطباء): می گفتم که عالم را آفریدگاری است مجازی کریم و مکافی رحیم . (جوامع الحکایات ).
مزاجیلغتنامه دهخدامزاجی . [ م ِ] (ص نسبی ) هر چیز منسوب به مزاج و طبیعت . (ناظم الاطباء): وضع مزاجی فلان بد است ؛ استقامت مزاج ندارد.
کودک مزاجیلغتنامه دهخداکودک مزاجی . [ دَ م ِ / م َ ] (ص مرکب ) کودک سرشتی . (فرهنگ فارسی معین ) : آه کز کودک مزاجیهای ابنای زمان ابجد ایام طفلی را ز سر باید گرفت . صائب (از آنندراج ).و رجوع به کودک مزاج
مجازیسازیvirtualizationواژههای مصوب فرهنگستانایجاد نمونۀ مجازی چیزی مانند سامانۀ عامل یا افزارۀ رایانش یا افزارۀ ذخیرهسازی یا افزارههای شبکه
واحد مجازیلغتنامه دهخداواحد مجازی . [ ح ِ دِ م َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) همان واحد عرضی است . رجوع به واحد عرضی شود.
تأنیث مجازیلغتنامه دهخداتأنیث مجازی . [ ت َءْ ث ِ م َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) که فقط طبق دستور زبان عرب مؤنث شناخته شده باشد و ضمیر راجع بدان را مؤنث آورند در مقابل مؤنث حقیقی . و آن نیز بر دو قسم است : مجازی لفظی و مجازی معنوی مجازی لفظی همچون صحراء و مجازی معنوی همچون شمس . رجوع به تأنیث و
عشق مجازیلغتنامه دهخداعشق مجازی . [ ع ِ ق ِ م َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) عشق ظاهری . ابتدای محبت و هوی و بعد علاقه و بعد وجد و عشق است که منشاء آن هوی و حب مجازی است و پس از مرتبت عشق شغف است که سوزاننده ٔ قلب است . (از فرهنگ مصطلحات عرفاء). و آن یا نفسانی است و یا حیوانی . قسم اول مبداء و منشاء
مجازیسازیvirtualizationواژههای مصوب فرهنگستانایجاد نمونۀ مجازی چیزی مانند سامانۀ عامل یا افزارۀ رایانش یا افزارۀ ذخیرهسازی یا افزارههای شبکه
واحد مجازیلغتنامه دهخداواحد مجازی . [ ح ِ دِ م َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) همان واحد عرضی است . رجوع به واحد عرضی شود.
تأنیث مجازیلغتنامه دهخداتأنیث مجازی . [ ت َءْ ث ِ م َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) که فقط طبق دستور زبان عرب مؤنث شناخته شده باشد و ضمیر راجع بدان را مؤنث آورند در مقابل مؤنث حقیقی . و آن نیز بر دو قسم است : مجازی لفظی و مجازی معنوی مجازی لفظی همچون صحراء و مجازی معنوی همچون شمس . رجوع به تأنیث و
عشق مجازیلغتنامه دهخداعشق مجازی . [ ع ِ ق ِ م َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) عشق ظاهری . ابتدای محبت و هوی و بعد علاقه و بعد وجد و عشق است که منشاء آن هوی و حب مجازی است و پس از مرتبت عشق شغف است که سوزاننده ٔ قلب است . (از فرهنگ مصطلحات عرفاء). و آن یا نفسانی است و یا حیوانی . قسم اول مبداء و منشاء
دستیار مجازیvirtual assistant, VAواژههای مصوب فرهنگستانمتخصص برخطی که در هر نقطه از جهان میتواند مستقر باشد و خدمات رسانهای اجتماعی و مدیریتی و فنّی و ابتکاری را ساعتبهساعت در اختیار شرکتها بگذارد