مجمعلغتنامه دهخدامجمع. [ م ُ ج َم ْ م ِ ] (اِخ ) لقب قصی بن کلاب چون قبایل قریش را فراهم آورد و به مکه منزل داد و دارالندوه را بساخت . (از منتهی الارب ).
مجمعلغتنامه دهخدامجمع. [ م ُ ج َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن یسار، مکنی به ابی حمزه ٔ تیمی محدث است و از ماهان زاهد روایت کند. وابوحیان تیمی و سفیان ثوری از او روایت کنند وی در شب خروج زیدبن علی درگذشت . (از صفةالصفوة ج 3 ص 60).
مجمعلغتنامه دهخدامجمع. [ م ُ ج َم ْ م َ ] (ع ص )گرد آورده . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). و رجوع به تجمیع شود. || عزم کرده شده . || حکم کرده شده . (ناظم الاطباء).
مجمعلغتنامه دهخدامجمع. [ م َ م َ / م َ م ِ ] (ع اِ) جای گرد آمدن . ج ، مجامع. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). محل اجتماع و محل گرد آمدن . (ناظم الاطباء). گرد آمدنگاه . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : فلما بلغا مجمع بینهمانسی
مجمعلغتنامه دهخدامجمع. [ م ُ ج َم ْ م ِ ] (ع ص ) بسیار گردآورنده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ). کسی که جمع می کند و گرد می آورد با کوشش و جد و جهد. (ناظم الاطباء). || به نماز جمعه حاضر شونده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ). حاضر شده در روز جمعه جهت بجا آوردن نماز. (ناظم الاطباء).
مجمعلغتنامه دهخدامجمع. [ م ُ ج َم ْ م ِ ] (اِخ ) لقب قصی بن کلاب چون قبایل قریش را فراهم آورد و به مکه منزل داد و دارالندوه را بساخت . (از منتهی الارب ).
مجمعلغتنامه دهخدامجمع. [ م ُ ج َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن یسار، مکنی به ابی حمزه ٔ تیمی محدث است و از ماهان زاهد روایت کند. وابوحیان تیمی و سفیان ثوری از او روایت کنند وی در شب خروج زیدبن علی درگذشت . (از صفةالصفوة ج 3 ص 60).
مجمعلغتنامه دهخدامجمع. [ م ُ ج َم ْ م َ ] (ع ص )گرد آورده . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). و رجوع به تجمیع شود. || عزم کرده شده . || حکم کرده شده . (ناظم الاطباء).
مجمعلغتنامه دهخدامجمع. [ م َ م َ / م َ م ِ ] (ع اِ) جای گرد آمدن . ج ، مجامع. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). محل اجتماع و محل گرد آمدن . (ناظم الاطباء). گرد آمدنگاه . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : فلما بلغا مجمع بینهمانسی
مجمعلغتنامه دهخدامجمع. [ م ُ ج َم ْ م ِ ] (ع ص ) بسیار گردآورنده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ). کسی که جمع می کند و گرد می آورد با کوشش و جد و جهد. (ناظم الاطباء). || به نماز جمعه حاضر شونده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ). حاضر شده در روز جمعه جهت بجا آوردن نماز. (ناظم الاطباء).
مجمعلغتنامه دهخدامجمع. [ م ُ ج َم ْ م ِ ] (اِخ ) لقب قصی بن کلاب چون قبایل قریش را فراهم آورد و به مکه منزل داد و دارالندوه را بساخت . (از منتهی الارب ).
مجمعلغتنامه دهخدامجمع. [ م ُ ج َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن یسار، مکنی به ابی حمزه ٔ تیمی محدث است و از ماهان زاهد روایت کند. وابوحیان تیمی و سفیان ثوری از او روایت کنند وی در شب خروج زیدبن علی درگذشت . (از صفةالصفوة ج 3 ص 60).
مجمعلغتنامه دهخدامجمع. [ م ُ ج َم ْ م َ ] (ع ص )گرد آورده . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). و رجوع به تجمیع شود. || عزم کرده شده . || حکم کرده شده . (ناظم الاطباء).
مجمعلغتنامه دهخدامجمع. [ م َ م َ / م َ م ِ ] (ع اِ) جای گرد آمدن . ج ، مجامع. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). محل اجتماع و محل گرد آمدن . (ناظم الاطباء). گرد آمدنگاه . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : فلما بلغا مجمع بینهمانسی
مجمعلغتنامه دهخدامجمع. [ م ُ ج َم ْ م ِ ] (ع ص ) بسیار گردآورنده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ). کسی که جمع می کند و گرد می آورد با کوشش و جد و جهد. (ناظم الاطباء). || به نماز جمعه حاضر شونده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ). حاضر شده در روز جمعه جهت بجا آوردن نماز. (ناظم الاطباء).