محتوا

mohtavā

معنی

۱. آنچه درون چیزی قرار دارد.
۲. [مجاز] آنچه در یک سخن قصد شده؛ مضمونِ سخن.

مترادف

۱. فحوا، متن، مضمون، مفاد، مفهوم
۲. مظروف

برابر پارسی

درونمایه

جست‌وجوی دقیق

محتوا

فرهنگ فارسی عمید

۱. آنچه درون چیزی قرار دارد.۲. [مجاز] آنچه در یک سخن قصد شده؛ مضمونِ سخن.

محتوا

دیکشنری فارسی به انگلیسی

content, ingredient, matter, substance

محتوا

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. فحوا، متن، مضمون، مفاد، مفهوم ۲. مظروف

محتوا

فرهنگ سره

درونمایه

محتوا

واژه‌نامه آزاد

درون ، موضوع ، اصل مطلب

جست‌وجوی هم‌آوا

محتوایی

contentive

واژه‌های مصوب فرهنگستان

← واژۀ محتوایی

بازاریابی محتوایی

content marketing

واژه‌های مصوب فرهنگستان

نوعی بازاریابی شامل خلق و به‌اشتراک‌گذاری انواع مطالب و محتوای برخط برای تحریک علاقة مشتریان به کالا یا خدمت بی‌آنکه صریحاً به ترویج نام خاصی بپردازند

تحلیل محتوا

content analysis, textual analysis

واژه‌های مصوب فرهنگستان

روشی در پویش محیط که به کاوش در محتوای متن و سند و مدرک برای شناسایی موضوع‌های مهم، به‌ویژه آینده، می‌پردازد

روایی محتوا

واژه‌های مصوب فرهنگستان

← روایی محتوایی

روایی محتوایی

content validity

واژه‌های مصوب فرهنگستان

درجۀ توانایی یک سنجه در نشان دادن دامنۀ پدیدۀ مورد مطالعه متـ . روایی محتوا

جست‌وجوی مشابه

محتوای‌غذایی

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: حرکت کالری، ئیدروکربن، قند، انرژی، پروتئین، چربی، روغن، ویتامین، کلسترول، اسید آمینه، آلبومین اسید آسکوربیک، ویتامین‌ث، ویتامین‌ب‌کمپلکس، ویتامین آ (ای، د، کا) علم تغذیه