ترجمه مقاله

مذبوح

mazbuh

۱. گلوبریده‌شده؛ سربریده.
۲. (صفت) [مجاز] با تلاش زیاد و بی‌فایده.

۱. ذبحشده، گلوبریده
۲. تلاش بیثمر، کوشش بیاثر

ترجمه مقاله