ترجمه مقاله

مراقبت

morāqebat

۱. نگهبانی کردن؛ زیر نظر قرار دادن.
۲. دیدبانی؛ نگهبانی.
۳. (تصوف) توجه کامل داشتن سالک نسبت به حق.

۱. پاس، ترصد، ترقب، توجه، تیمارداشت، حفاظت، دقت، دیدهبانی، رعایت، محارست، مراعات، مواظبت، ناظری، نظارت، نگاهبانی، نگهداری، نیوشه
۲. نگهبانی کردن
۳. مواظبت کردن

تیمار، نگهدار

ترجمه مقاله