مربالغتنامه دهخدامربا. [ م ُ رَب ْ با ] (ع ص ، اِ) هرچیز که در شیره ٔ شکر آن را تربیت کرده پرورش دهند.مازیانه . مازیاره . مازیاری . ربید. رچال . (ناظم الاطباء). میوه ٔ تر یا خشک یا پوست یا گل میوه که در شیره ٔشکر پخته باشد، از قبیل مربای به ، مربای سیب ، مربای بهارنارنج ، مربای کدو، مربای توت
مربافرهنگ فارسی معین(مُ رَ بّ) [ ع . ] 1 - (اِمف .) تربیت شده . 2 - (اِ.) نوعی خوردنی شیرین که از انواع میوه ها یا پوست مرکبات با شکر تهیه می شود.
مرباءلغتنامه دهخدامرباء. [ م ِ ] (ع اِ) مرقاة. (اقرب الموارد)(متن اللغة). نردبان . نردبام . رجوع به مَرباء شود.
مرباءلغتنامه دهخدامرباء. [ م َ ب َءْ ] (ع اِ) جای دیده بان . محل مرتفعی که بر آن چیزی را نگرند. (ناظم الاطباء). محل مراقبت و دیده بانی . مَربَاءَة. مرباء. مرتباء. (از متن اللغة).
مرباجاتلغتنامه دهخدامرباجات . [ م ُ رَب ْ با ] (اِ) انواع مرباها. از مربا + جات (کلمه ٔ هندی به معنی گروه و قوم ). (از یادداشتهای مؤلف ).
مرباللغتنامه دهخدامربال . [ م ِ ] (ع ص ) ارض مربال ؛ زمین ربل ناک . (منتهی الارب ). زمینی که ربل رویاند. زمین پرگیاه . (از متن اللغة). رجوع به رَبل شود.
مرباءلغتنامه دهخدامرباء. [ م ِ ] (ع اِ) مرقاة. (اقرب الموارد)(متن اللغة). نردبان . نردبام . رجوع به مَرباء شود.
مرباءةلغتنامه دهخدامرباءة. [ م َ ب َ ءَ ] (ع اِ) جای دیده بان . (صراح اللغة) (منتهی الارب ). مرباء. رجوع به مَربَاءْ شود.
مرباخوریلغتنامه دهخدامرباخوری . [ م ُ رَب ْ باخوَ / خ ُ ] (اِ مرکب ) ظرف مربا. ظرف خاص برای مربا.کاسه ٔ کوچکتر از ماست خوری . (از یادداشتهای مؤلف ). || قاشق مرباخوری ؛ قاشقی بزرگتر از چایخوری و کوچکتر از سوپ خوری و آش خوری . (یادداشت مؤلف ).
مرباجاتلغتنامه دهخدامرباجات . [ م ُ رَب ْ با ] (اِ) انواع مرباها. از مربا + جات (کلمه ٔ هندی به معنی گروه و قوم ). (از یادداشتهای مؤلف ).
مرباللغتنامه دهخدامربال . [ م ِ ] (ع ص ) ارض مربال ؛ زمین ربل ناک . (منتهی الارب ). زمینی که ربل رویاند. زمین پرگیاه . (از متن اللغة). رجوع به رَبل شود.
مرباءلغتنامه دهخدامرباء. [ م ِ ] (ع اِ) مرقاة. (اقرب الموارد)(متن اللغة). نردبان . نردبام . رجوع به مَرباء شود.
مرباءةلغتنامه دهخدامرباءة. [ م َ ب َ ءَ ] (ع اِ) جای دیده بان . (صراح اللغة) (منتهی الارب ). مرباء. رجوع به مَربَاءْ شود.
مرباخوریلغتنامه دهخدامرباخوری . [ م ُ رَب ْ باخوَ / خ ُ ] (اِ مرکب ) ظرف مربا. ظرف خاص برای مربا.کاسه ٔ کوچکتر از ماست خوری . (از یادداشتهای مؤلف ). || قاشق مرباخوری ؛ قاشقی بزرگتر از چایخوری و کوچکتر از سوپ خوری و آش خوری . (یادداشت مؤلف ).