مرجبلغتنامه دهخدامرجب . [ م ُ رَج ْ ج ِ ] (ع ص ) ذبح کننده در ماه رجب . (آنندراج ). نعت فاعلی است از ترجیب . رجوع به ترجیب شود.
مرجبلغتنامه دهخدامرجب . [م ُ رَج ْ ج َ ] (ع ص ) بزرگ و باشکوه . (آنندراج ). بزرگ و باشکوه داشته شده . (ناظم الاطباء). باهیبت . بامهابت . مهیب . (فرهنگ فارسی معین ). رجبه ؛ هابه و عظمه . (متن اللغة) (اقرب الموارد). نعت مفعولی است از ترجیب . رجوع به ترجیب شود. || لقبی و صفتی است ماه رجب را گوین
مرجوبلغتنامه دهخدامرجوب . [ م َ ] (ع ص ) معظم . بزرگ داشته . (منتهی الارب ). نعت مفعولی است از رجب و رجوب به معنی تعظیم و بزرگ داشتن . رجوع به رجب و رجوب شود.
مرزابلغتنامه دهخدامرزاب . [ م ِ ] (ع اِ) ناودان . (مهذب الاسماء) (منتهی الارب ). میزاب . (اقرب الموارد). لغتی است در میزاب . (از متن اللغة). آبریز. (ناظم الاطباء). رجوع به المعرب جوالیقی ص 326 سطر 4 شود. || کشتی دراز. (مهذب ال