ترجمه مقاله

مرخص

moraxxas, mor[a]xas

۱. اجازه‌داده‌شده.
۲. [مجاز] ویژگی کسی که به او اجازه‌ داده شده از جایی مانند، بیمارستان یا زندان خارج شود.

۱. آزاد، خلاص، رها، ول
۲. برکنار، معزول
۳. رخصتیافته، ماذون ≠ درگیر، گرفتار

ترجمه مقاله