مرخص کردن یا مرخص شدن بیمار بستری از بیمارستان
خرد شدن، مرخصی دادن به، مرخص کردن
خرد شده، مرخصی دادن به، مرخص کردن
آزادی، رها کردن، منتشر ساختن، مرخص کردن، ازاد کردن
منتشر شد، رها کردن، منتشر ساختن، مرخص کردن، ازاد کردن