ترجمه مقاله

مرد

mard

۱. [مقابلِ زن] انسان نر؛ جنس نرینه از انسان.
۲. [مجاز] شخص شجاع و دلیر.
۳. شخص؛ انسان.
۴. شوهر؛ زوج.
۵. [مجاز] جوانمرد.
۶. [مجاز] کسی که شایستگی انجام کاری را دارد.
⟨ مردومردانه: [مجاز] با شجاعت و دلیری.

۱. شخص، انسان، بشر
۲. زوج، شوهر، همسر
۳. فحل، نر، نرینه
۴. جوانمرد، غیور
۵. رجل، مرء ≠ انثی، زن
۶. اهل، شایسته، لایق ≠ نااهل، نالایق
۷. جسور، جراتمند
۸. دلیر، شجاع، مبارز
۹. گرد، پهلوان، قهرمان
۱۰. حریف

ترجمه مقاله