لغتنامه دهخدا
مزیل . [ م ُ ] (ع ص ) دورکننده از جای . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). دورکننده ٔ آثار چیزی . (آنندراج ) (غیاث ). ناسخ . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). برنده . زایل کننده و برطرف کننده ٔ اثر چیزی . (ناظم الاطباء). الفاقة مزیل الطاقة؛ درویشی ناتوان کننده ٔ ت