ترجمه مقاله

مسامحه

mosāmehe

آسان‌ گرفتن؛ سهل ‌انگاشتن؛ به‌نرمی و مدارا کار کردن.

اهمال، تسامح، تساهل، تعلل، تغافل، تکاهل، تهاون، سستی، طفره، غفلت، کاهلی، کوتاهی، مماشات، مماطله ≠ جدیت

ترجمه مقاله