ترجمه مقاله

مستخدم

mostaxdem

۱. خدمتگزار.
۲. کسی که از او در برابر حقوق مشخص خدمت می‌خواهند.

۱. اداری، عضو، کادر، کارمند، مامور
۲. بنده، چاکر، خادم، خدمتکار، غلام، گماشته، نوکر ≠ رئیس، کارفرما

ترجمه مقاله