مستردلغتنامه دهخدامسترد. [ م ُ ت َ رَدد ] (ع ص ) نعت مفعولی از استرداد. بازپس داده شده وواپس داشته شده . (غیاث ) (آنندراج ). واگرفته . رد کرده شده . پس گرفته شده . رجوع به استرداد شود : هر که آنجا بگذرد زر میبردنیست هدیه ٔ مصلحان را مسترد.
استعادةدیکشنری عربی به فارسیاسترداد , باز پسگيرى , بازگرداندن , مسترد كردن , پس گرفتن , آزاد سازى (بازپسگيرى)