ترجمه مقاله

مستقر

mostaqar[r]

۱. جای‌گرفته.
۲. (اسم) [قدیمی] قرارگاه؛ جای قرار گرفتن؛ مقر.

استوار، برقرار، پابرجا، پایدار، ثابت، جایگزین، استقراریافته، جایگیر، ساکن، محکم

ماندگار، برپا شده

ترجمه مقاله