مسرتلغتنامه دهخدامسرت . [ م َ س َرْ رَ ] (ع اِمص ) مسرة. سرور. شادمانی . شادی . خرمی . خوشی . انبساط. فرح . خوشحالی . سراء : مرا در دوستی تو چندان مسرت و ابتهاج حاصل است که هیچ چیز در موازنه ٔ آن نیاید. (کلیله و دمنه ). و رجوع به مسرة شود.
مسردلغتنامه دهخدامسرد. [ م ُ س َرْ رَ ] (ع ص ) نعت مفعولی از تسرید. رجوع به تسرید شود. سوراخ کرده شده . (از اقرب الموارد). || (اِ) زره بافته و درز دوخته . (منتهی الارب ). درع و زره . (از اقرب الموارد).
مسردلغتنامه دهخدامسرد.[ م ِ رَ ] (ع اِ) آنچه بدان دوزند. (منتهی الارب ). || آنچه بدان سوراخ کنند. (از اقرب الموارد). آلتی است آهنی که بدان در چرم سوراخ کنند. (غیاث ). درفش . (نصاب ). سرید. بیز (در تداول مردم قزوین ). || لسان . زبان . || نعل مخصوف و کفش که با درفش سوراخ شده باشد. (از اقرب المو
مشرطلغتنامه دهخدامشرط. [ م ِ رَ ] (ع اِ) نشتر. (منتهی الارب ) (آنندراج ). نیشتر حجام . ج ، مشارط، مشاریط. (از اقرب الموارد) (از دهار). نیش حجام .ج ، مشارط. (مهذب الاسماء). نیشتر. (ناظم الاطباء). نیش . نشتر. نیشتر. مبضع. مشراط. نیش حجام . مبزع . تیغ فصاد. تیغ. ج ، مشارط. (یادداشت به خط مرحوم د
مسرتانگیزفرهنگ مترادف و متضادبهجتافزا، سرورانگیز، شادیبخش، مسرتآمیز، مسرتبار، مسرتبخش، نشاطآور ≠ غمانگیز
مسرتبخشفرهنگ مترادف و متضادسرورانگیز، مسرتآمیز، مسرتبار، شادیبخش، نشاطآور، سرورآمیز، نشاطانگیز، شادیآور، شادیزا، خوشحالکننده
مسرت آثارلغتنامه دهخدامسرت آثار. [ م َ س َرْ رَ ] (ص مرکب ) آن که از وی شادمانی و سرور باقی ماند. که شادمانی از او بنماید. و رجوع به مسرت شود.
مسرت افزالغتنامه دهخدامسرت افزا. [ م َ س َرْ رَ اَ ] (نف مرکب ) مسرت افزای . مسرت افزاینده . افزاینده ٔ مسرت . افزون سازنده ٔشادی . آنچه شادی را بیفزاید. و رجوع به مسرت شود.
مسرت افزایلغتنامه دهخدامسرت افزای . [ م َ س َرْ رَ اَ ] (نف مرکب ) مسرت افزا. رجوع به مسرت افزا شود.
مسرت انگیزلغتنامه دهخدامسرت انگیز. [ م َ س َرْ رَ اَ ] (نف مرکب ) آنچه سبب مسرت شود. که باعث خوشی و فرح گردد. و رجوع به مسرت شود.
مسرت بخشلغتنامه دهخدامسرت بخش . [ م َ س َرْ رَ ب َ ] (نف مرکب ) مسرت بخشنده . آنچه ایجادمسرت کند. که شادی بیافریند. و رجوع به مسرت شود.
ذی مسرتلغتنامه دهخداذی مسرت . [ م َ س َرْ رَ ] (ع ص مرکب ) صاحب شادمانی .فرحناک . و در عناوین نویسند: خدمت ذیمسرت فلان ...