مسندةلغتنامه دهخدامسندة. [ م ُ س َ ن ن َ دَ ] (ع ص ) تأنیث مسنّد. تکیه داده شده . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). تکیه داده بر دیوار. || افراشته . || دیوار افراشته شده .
مسندةلغتنامه دهخدامسندة. [ م ِ ن َ دَ ] (ع اِ) مُسنَدة. بالش پشت . بالش پس پشت . بالش بزرگ . بالش تکیه . (زمخشری ).
مُّسَنَّدَةٌفرهنگ واژگان قرآنتکیه داده شده (اسم مفعول از مصدر تسنيد ، به معناي آن که چيزي را طوري نصب کني که بر چيز ديگري نظير ديوار و مثل آن تکيه داشته باشد . )
مسندگاهلغتنامه دهخدامسندگاه . [ م َ ن َ ] (اِ مرکب ) تکیه گاه . || پناه گاه و جای پناه . (ناظم الاطباء).
تنگدستلغتنامه دهخداتنگدست . [ ت َ دَ ] (اِ مرکب ) مسند کوچک و مسندی که کم بدست آید. (برهان ) (ناظم الاطباء).
عثمانلغتنامه دهخداعثمان . [ ع ُ ] (اِخ ) ابن سعیدبن خالد الدارمی السجستانی . محدث هرات بود. او را مسندی بزرگ و تصانیفی در رد «جهمیه » است . وی به سال 200 هَ . ق . متولد شد و به سال 280 به هرات درگذشت . (از اعلام زرکلی ).