ترجمه مقاله

مشتی

me(o)šti

نوعی پارچۀ لطیف و نازک ابریشمی: ◻︎ زمین برسان خون‌آلود دیبا / هوا برسان نیل‌اندود مشتی (دقیقی: ۱۰۶).

۱. مشهدی
۲. داش، مشدی
۳. جوانمرد، راد، لوطی
۴. خوشلباس، شیکپوش، خوشسرووضع، آراسته
۵. دستودلباز، گشادهدست، ولخرج، خراج

ترجمه مقاله