مصاولهلغتنامه دهخدامصاوله . [ م ُ وَ / وِ ل َ / ل ِ ] (از ع ، اِمص ) مصاولة. مصاولت . حمله و هجوم آوردن . رجوع به مصاولت شود.
مشاولةلغتنامه دهخدامشاولة. [ م ُ وَ ل َ ] (ع مص ) برداشتن سنگ و مانند آن را. || به نیزه بسوی یکدیگر حمله کردن در جنگ . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
مصاولةلغتنامه دهخدامصاولة. [ م ُ وَ ل َ ] (ع مص ) صیال . صیالة. به یکدیگر حمله آوردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). حمله کردن بر کسی . (ناظم الاطباء). || برجستن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
مسؤولةلغتنامه دهخدامسؤولة. [ م َ ئو ل َ ] (ع ص ) تأنیث مسؤول . ج ، مسؤولات . و رجوع به مسؤول و مسؤولات شود.
مسووليةدیکشنری عربی به فارسیجوابگويي , مسلوليت , دين , بدهي , فرض , شمول , احتمال , بدهکاري , استعداد , سزاواري , بار , تعهد , بخشيدن , امرزيدن , معاف کردن , فرو نشاندن , پول رسانيدن , وجه فرستادن , عهده , ضمانت
مصاولتلغتنامه دهخدامصاولت . [ م ُ وَ / وِ ل َ ] (از ع ، مص ) مصاولة. بر کسی برای جنگیدن حمله آوردن . رجوع به مصاولة شود. || (اِمص ) حمله . هجوم . مصاولة : چون مسافت میان هر دو لشکر نزدیک شد کافر راه مطاولت در محاربت و مصاولت پیش گرفت . (
مصاولةلغتنامه دهخدامصاولة. [ م ُ وَ ل َ ] (ع مص ) صیال . صیالة. به یکدیگر حمله آوردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). حمله کردن بر کسی . (ناظم الاطباء). || برجستن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
مواثبةلغتنامه دهخدامواثبة. [ م ُ ث َ ب َ ] (ع مص ) بر همدیگر برجستن و حمله کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از آنندراج ). با کسی برجستن جنگ را. (تاج المصادر بیهقی ) (المصادرزوزنی ). برجستن به یکدیگر. با کسی برجستن به جنگ . ثوار. مناوره . مساوره . مصاوله . (یادداشت مؤلف ). || عامه به معنی