لغتنامه دهخدا
مصنعه . [ م َ ن َ ع َ ] (ع اِ) مصنعة. آب انبار. آبگیر. آبگاه . گودی که آب باران را در آن نگاه دارند. (از یادداشت مؤلف ) : قلعه ٔ سمیران ... آب مصنعه دارد... قلعه ٔ خواران ... آب مصنعه دارد... خرمه ... آب مصنعه دارد. (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص <span clas