لغتنامه دهخدا
عیاص . (ع مص ) دشوار گردیدن سخن . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || سخت گشتن چیزی . (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || درپیچان کردن کار بر دشمن . (از ناظم الاطباء). پیچاندن کار بر خصم و داخل کردن او در آنچه درنمی یابد. (از اقرب الموارد). || سخن دشوار و عویص آوردن . (از اق