ترجمه مقاله

معاون

mo'āven

۱. دستیار.
۲. (صفت) کمک‌کننده؛ یاری‌کننده.

پیشکار، دستیار، کمک، مباشر، مددکار، ممد، ناظم، نایب، همدست، یار، یاور

دستیار، کاریار، یاور

ترجمه مقاله