ترجمه مقاله

معمم

mo'ammam

۱. کسی که عمامه بر سر می‌گذارد؛ آخوند.
۲. کسی که عوام برای امور خود به ‌او رجوع کنند؛ بزرگ و مهتر قوم.

۱. دستاری، شیخ، آخوند، عمامهدار ≠ مکلا
۲. ریشسفید، محترم

دستار بند، دستاربند

ترجمه مقاله