ترجمه مقاله

معمولی

ma'muli

۱. عادی؛ متوسط.
۲. متداول؛ رایج.

۱. رایج، عادی، متداول، متعارف، مرسوم، مستعمل
۲. پیشپاافتاده، عام، مبتذل ≠ خاص، نامتعارف

بهنجار، روامند

ترجمه مقاله