مغربیلغتنامه دهخدامغربی . [ م َ رِ ] (اِخ ) ابوالقاسم حسین بن علی بن حسین . رجوع به حسین مغربی و قاموس الاعلام ترکی شود.
مغربیلغتنامه دهخدامغربی . [ م َ رِ ] (اِخ ) (مولانا...) محمدبن عزالدین بن عادل بن یوسف تبریزی ملقب به «شیرین » از شاعران متصوفه ٔ ایران در قرن هشتم هجری است . سال ولادتش به تحقیق معلوم نیست ، اما سال وفات وی را به سال 809 نوشته اند. مولد او را روستای «امند» از
مغربیلغتنامه دهخدامغربی . [ م َ رِ ] (اِخ ) ابوعثمان سعیدبن سلام از مشایخ قرن چهارم هجری است . حمداﷲ مستوفی آرد: وفاتش به بغداد در سنه ٔ ثلاث و سعین و ثلاثمائه به زمان طائع. از سخنان اوست : تقوی بر حد تقصیر ایستادن است و از حد فراتر نشدن و صحبت درویشان بر صحبت توانگران اختیار کردن . و رجوع به
مغربیلغتنامه دهخدامغربی . [ م َ رِ ] (اِخ ) سمؤل بن ابی البقا یحیی بن عباس ملقب به مؤیدالدین ابوالنصر الطبیب به سال 570 هَ . ق . در مراغه درگذشت . او راست : اعجازالمهندسین . رسالة ابن خدود فی المسائل الحسابیة. الجبر و المقابلة. الکافی فی حساب الدرهم و الدینا
داود مغربیلغتنامه دهخداداود مغربی . [ وو دِ م َ رِ ] (اِخ ) شرحی بر عروض اندلسی یعنی ابومحمد عبداﷲبن محمدانصاری اندلسی معروف به ابی الجیش انصاری مغربی متوفی به سال 549 هَ . ق . نگاشته است . (از کشف الظنون ).
خواص مغربیلغتنامه دهخداخواص مغربی . [ خ َ ص ِ م َ رِ ] (اِخ ) ابوسلیمان . از بزرگان بود. رجوع به ابوسلیمان خواص مغربی در این لغتنامه و نامه ٔ دانشوران ج 2 ص 394 و ج 4 ص 7
حسین مغربیلغتنامه دهخداحسین مغربی . [ ح ُ س َ ن ِ م َ رِ ] (اِخ ) ابن علی بن حسین بن علی محمدبن یوسف بن بحرین بهرام معروف به وزیر مغربی و مکنی به ابوالقاسم از فرزندان بلاش بن بهرام گور ادیب . متولد 370 هَ . ق . 980/ م . وی در میافا
داود مغربیلغتنامه دهخداداود مغربی . [ وو دِ م َ رِ ] (اِخ ) شرحی بر عروض اندلسی یعنی ابومحمد عبداﷲبن محمدانصاری اندلسی معروف به ابی الجیش انصاری مغربی متوفی به سال 549 هَ . ق . نگاشته است . (از کشف الظنون ).
داود مغربیلغتنامه دهخداداود مغربی . [ وو دِ م َ رِ ] (اِخ ) شرحی بر عروض اندلسی یعنی ابومحمد عبداﷲبن محمدانصاری اندلسی معروف به ابی الجیش انصاری مغربی متوفی به سال 549 هَ . ق . نگاشته است . (از کشف الظنون ).
خواص مغربیلغتنامه دهخداخواص مغربی . [ خ َ ص ِ م َ رِ ] (اِخ ) ابوسلیمان . از بزرگان بود. رجوع به ابوسلیمان خواص مغربی در این لغتنامه و نامه ٔ دانشوران ج 2 ص 394 و ج 4 ص 7
حسین مغربیلغتنامه دهخداحسین مغربی . [ ح ُ س َ ن ِ م َ رِ ] (اِخ ) ابن علی بن حسین بن علی محمدبن یوسف بن بحرین بهرام معروف به وزیر مغربی و مکنی به ابوالقاسم از فرزندان بلاش بن بهرام گور ادیب . متولد 370 هَ . ق . 980/ م . وی در میافا
حسین مغربیلغتنامه دهخداحسین مغربی . [ ح ُ س َ ن ِ م َ رِ ] (اِخ ) ابن محمدبن سعیدبن عیسی اللاعی معروف به مغربی محدث و قاضی صنعاء بود. در 1048 هَ . ق . 1638/ م . متولد و در 1119 هَ . ق . <span class