ترجمه مقاله

مقاوم

moqāvem

آن‌که در برابر کسی بایستد و مقاومت کند؛ ایستادگی‌کننده؛ پابرجا.

۱. استوار، بادوام، سخت، پایدار، ثابت
۲. پادار
۳. متمکن
۴. سرسخت ≠ سست، غیرمقاوم

پایدار، ایستا

ترجمه مقاله