ترجمه مقاله

مقدر

moqadder

۱. تقدیر‌کننده.
۲. خدای‌تعالی.

۱. تقدیر، تقدیرشده، سرنوشت، قسمت
۲. معلوم، مشخص، معین

ترجمه مقاله