ترجمه مقاله

مقدور

maqdur

۱. انجام شدنی؛ امکان‌پذیر؛ ممکن.
۲. امر حتمی؛ مقدر.
۳. [قدیمی] قدرت‌داده‌شده؛ توانا‌شده بر چیزی.

۱. امکانپذیر، ممکن، میسر، میسور
۲. امرحتمی، تقدیرشده ≠ غیرمقدور

شدن

ترجمه مقاله