ترجمه مقاله

ملاح

mallāh

کشتیبان؛ ملوان.

۱. جاشو، دریانورد، کشتیبان، ملوان، ناخدا، ناوبان، ناوکار
۲. شناگر، سباح، آبورز

ملوان، دریانورد

ترجمه مقاله